گفتگوی صریح مهر با روح الله سهرابی-۲؛
فیلم های بلاتکلیف توقیف شده اند؟
وبلاگ آفتاب: روح الله سهرابی مدیرکل دفتر نظارت بر عرضه و نمایش فیلم سازمان سینمایی ضمن اشاره به آخرین وضعیت فیلم های بلاتکلیف تاکید کرد که در ساحت مدیریت، لج بازی هیچ معنایی ندارد.
خبرگزاری مهر- گروه هنر- زهرا منصوری: سینما در این روزهای غبارآلود، یک موقعیت نسبتاً بد را تجربه می کند؛ فروش فیلمهای درحال اکران نامناسب است و سازندگان آثار دل و دماغ اکران ساخته های خویش را ندارند؛ این را میتوان در وضعیت بلاتکلیف برخی فیلمها و حتی آدم های سینما دریافت.
در این روزها که گاه به نظر می آید اساساً «گفتگو» رنگ باخته و دیگر کمتر متوجه ارزش و اهمیتش هستیم، با یک مدیر سینمایی، به گفتگو نشسته ایم.
روح الله سهرابی البته از مدیرانی است که ابایی از گفتگوی صریح با رسانه ها ندارد و همین خصوصیت هم فرصتی را فراهم آورد تا در رابطه با متن و حاشیه این روزهای سینمای ایران با او گفتگو نماییم.
سهرابی در قسمت اول این گفتگو به برخی مسائل در رابطه با ناآرامی های اخیر و تاثیر آن بر فعالیت سینماگران پرداخت و در عین حال تاکید کرد که مدیریت فعلی سینمای ایران از ورود سینماگران به عرصه تولید فیلمهای سیاسی استقبال می کند و بستر را حتی برای روایت منصفانه از جریانات اخیر در چارچوب فیلم سینمایی هم فراهم دانست.
مشروح بخش دوم و پایانی گفتگوی صریح خبرگزاری مهر با روح الله سهرابی مدیرکل اداره نظارت بر عرضه و نمایش فیلم را در زیر می خوانید:
* هم در رابطه با جریان حضور فیلمها در جشنواره های خارجی و هم در زمینه نظارت بر فیلمها و صدور پروانه نمایش، مدام از یک «مراقبت» صحبت می کنید. به نظر می آید خیلی نمی خواهید زیر بار هزینه های احتمالی بروید و بیشتر به دنبال پیش گیری هستید.
این یک مراقبت بابت صدمه ندیدن خود سینماگران است. اصولاً سازمان سینمایی بعنوان یک نهاد دولتی چندان در معرض هزینه نیست و اتفاقاً اگر صدمه ای وجود داشته باشد، بیشتر دامن سینماگران را می گیرد. سازمان سینمایی تلاش دارد به سمتی حرکت نکند که مثلا به واسطه پرداختن همزمان چندین فیلم به موضوعی مانند خیانت، کلیت سینما زیر سوال برود. اگر فیلمهای سالهای اخیر را بررسی کنید می بینید با چه حجمی از آثار خیانت محور با داستان هایی دارای عشق های مثلثی مواجه بوده ایم! بگونه ای که تصور می شود همه موضوعات و سوژه ها در سینمای ایران تمام شده و فقط همین یک مبحث باقی مانده بود!
نگاه مدیریت فعلی سازمان سینمایی اینست که حتی اگر به سخت گیری متهم شود، اشکالی ندارد، بلکه آنچه مهم می باشد اینست که ثابت نماییم دریچه های دیگری هم برای ورود به سینما وجود دارد. بعنوان مثال اصولاً در سالهای قبل سابقه نداشته است که فارابی برای تولید فیلمهای کمدی، فراخوان منتشر کند اما این اتفاق در این دوره رخ داده است. اگر منظور شما از مراقبت، این است، معتقدم که راهبرد درستی است، ولو این که محمد خزاعی و دیگر مدیران زیرمجموعه اش زیر سوال بروند.
* فارغ از درست یا غلط بودن تصمیم سازمان سینمایی در رابطه با فیلم «برادران لیلا»، اتفاق خوبی که شاهد بودیم، انتشار یک اطلاعیه و طرح صریح و شفاف موضع سازمان در رابطه با توقیف این فیلم بود. چرا در رابطه با دیگر فیلمهای توقیفی که هر از گاهی اخباری در رابطه با آنها مطرح می شود، شاهد این موضع گیری صریح نیستیم؟ می توانید همین جا لیستی از فیلمهای توقیفی عرضه کنید؟
واقعاً در رابطه با همین فیلم «برادران لیلا» هم که مثال زدید، وضعیت این گونه نیست که سازمان سینمایی به کلی آنرا کنار گذاشته و از مساله اکران آن عبور کرده باشد.
کلمه «توقیف» را زمانی میتوان برای یک فیلم به کار برد که شورای پروانه نمایش آنرا دیده باشند و اعلام نموده باشند این فیلم هیچ راه نجاتی برای اکران ندارد و با هر میزان از اصلاحات هم قابل نمایش نیست. اما شخصاً معتقدم «برادران لیلا» از آن دسته فیلمها نیست که قابل اکران نباشد
* خبر داریم که در چند نوبت جلساتی هم با عوامل فیلم داشته اید و به نتیجه نرسیده اید. حتی فیلم از لیست فیلمهای قابل بررسی برای معرفی به اسکار هم کنار گذاشته شد. معنای این وضعیت می شود «توقیف» دیگر!
از آنجاییکه فیلم در شورای پروانه نمایش سازمان سینمایی بازنگری نشده و پروانه نمایش دریافت نکرده است، در لیست فیلمهای مورد بررسی برای اسکار نمی توانست حضور داشته باشد. کلمه «توقیف» را زمانی میتوان برای یک فیلم به کار برد که شورای پروانه نمایش آنرا دیده باشند و اعلام نموده باشند این فیلم هیچ راه نجاتی برای اکران ندارد و با هر میزان از اصلاحات هم قابل نمایش نیست. اما شخصاً معتقدم «برادران لیلا» از آن دسته فیلمها نیست که قابل اکران نباشد.
* هم سعید روستایی و هم جواد نوروزبیگی به صراحت اعلام نموده اند که با هماهنگی سازمان سینمایی فیلم را به «کن» فرستاده اند و حتی قبل از آن شما فیلم را دیده اید. به نظر می آید در این حوزه شاهد یک لجاجت در دو سوی ماجرا هستیم!
ما جلسات گوناگونی با دوستان داشتیم اما در نهایت اتفاقی که سازمان سینمایی به دنبالش بود، رخ نداد، آن هم این بود که عوامل فیلم لااقل برای اکران جشنواره ای اصلاحات مختصری را بپذیرند. اصلاحاتی که در مجموع در تایم ۱۸۰ دقیقه ای فیلم، به ۳ دقیقه هم نمی رسید. اتفاقاً این دو سه مورد اصلاحیه هم، همه ناظر بر موارد اخلاقی و خانوادگی بود و به محتوای سیاسی و اجتماعی فیلم ارتباط نداشت. حالا گیریم دوستان بگویند ما ۱۰ جلسه هم باهم پیش از جشنواره کن داشتیم، جلساتی که منجر به اقدام نشده باشد، چه فایده ای داشته است؟
* پس هم اکنون هم که صحبت می نماییم، فیلم علاوه بر حواشی ای که به آن اشاره کردید، برخی مشکلات محتوایی هم برای دریافت پروانه نمایش دارد و این مصداق همان لج بازی ای است که به آن اشاره کردم.
لج بازی در ساحت مدیریت بی معناست. ما چنین رویکرد و رفتاری نداشته ایم. در رابطه با لج بازی از سوی عوامل فیلم هم بعید می دانم چنین چیزی باشد و بهتر است از خود دوستان سوال شود.
* به نظر می آید هر دو طرف؛ آنها لجوجانه حاضر به اعمال اصلاحات نشده اند و شما هم برای تلافی جلوی نمایش فیلم را گرفته اید.
اگر به واقع موضع ما لج بازی بود، این گونه نبود که از همان ابتدا مدیران ارشد سازمان سینمایی پیگیر رفع مشکل این فیلم باشند.
* هم اکنون کارگردان آن سه مورد اصلاحیه را اعمال کرده است؟
الان که دیگر مساله آن سه مورد نیست. آن اصلاحات را ما به صورت مشورتی و قبل از نمایش فیلم در شورای پروانه نمایش به گروه اعلام نموده بودیم. هم اکنون اما فیلم باید توسط شورای پروانه نمایش بازنگری شود تا شرایط اکران آن مشخص شود. سازمان سینمایی صرفا برای تعامل و حضور بی حاشیه فیلم در جشنواره کن آن سه مورد را اعلام نموده بود که عوامل فیلم به دلایلی آنرا نپذیرفتند. شورای پروانه نمایش هنوز هم فیلم را ندیده است.
* خب این عجیب نیست؟ پس از این همه مدت چرا هنوز شورا فیلم را ندیده است؟
برای این که اعضای شورا معتقدند این فیلم مسیر عادی خویش را در عرصه اکران طی می کند و به شکلی با بی توجهی به شورا راهی جشنواره های خارجی شده است، بنابراین در چنین شرایطی مایل به بازنگری و بررسی آن نیستند.
* یعنی شورای پروانه نمایش حتی به دستور شما هم حاضر به بررسی این فیلم نمی شوند؟
شورا متشکل از افراد فرهنگی و هنری است که به امور این عرصه کاملاً مشرف و مسلط هستند. شورا این حق را دارد و ما هم نمی توانیم با حالت دستوری با آنها در ارتباط باشیم. شورای صدور پروانه نمایش کاملاً مستقل است.
* از توضیحات شما این طور می شود برداشت کرد که با وجود نظر صریح شما برای تسهیل مسیر اکران «برادران لیلا»، اعضای شورای پروانه نمایش نظر مخالف دارند؟
نه، اتفاقاً نظر صریح من، بحث اکران این فیلم نبوده است. نظر صریح من پیش از حضور فیلم در جشنواره کن این بود که ملاحظات فعلی و فوری را رعایت کنید تا بتوان با شورا وارد مذاکره شد و زودتر پروانه نمایش فیلم را گرفت. از سوی دیگر شما فراموش نکنید این فیلم همین هم اکنون در خارج کشور درحال اکران است، آن هم بدون پروانه نمایش. شاید هر کس دیگری هم عضو شورا بود بازنگری آنرا نمی پذیرفت چون که به ظاهر این فیلم اساساً کاری به شورا ندارد و دارد به اکران خود ادامه می دهد! به نظرم این طبیعی ترین حق شوراست. همه این مسائل را هم از ابتدا به عوامل فیلم گوشزد کرده بودیم.
* این نظر صریح شما، پیش از حضور فیلم در کن بود، امروز چه موضعی در رابطه با این فیلم دارید؟
موضع هم اکنون من نه فقط در رابطه با این فیلم بلکه در رابطه با همه فیلمها اینست که باید کمک کرد بموقع به اکران برسند تا مردم در رابطه با آنها قضاوت کنند که آیا یک فیلم بد است یا خوب. در عین حال معتقدم عدم رعایت قواعد و آیین نامه ها کار مدیر را در ادامه مسیر خیلی سخت خواهد نمود با این وجود در تمام این مدت نگاه تحکمی نسبت به هیچ کس نداشته ایم و حقیقت امر آن است که ادبیات مان در گفتگوی رو در رو با فیلمسازان و سینماگران خیلی صمیمانه تر و ملایم تر از مصاحبه های رسانه ای مان بوده است! (می خندد)
سه چهار فیلم هم هستند که مشکل مشابه «قاتل و وحشی» ا دارند، مثل فیلم «کاناپه». بحث این فیلمها بحث رعایت آیین نامه ها و مقررات مصوب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و رعایت حجاب طبق قوانین است که واقعاً باید یک تصمیم حاکمیتی در رابطه با آن گرفته شود. بالاخره باید در این حوزه تصمیم گرفته شود که آیا می شود با این شرایط موی یک زن در فیلمی نمایش داده شود یا خیر
* صراحتاً اشاره کردید که نظر شخص شما اینست که باید فرایند اکران همه فیلمها تسهیل شود تا مردم نسبت به خوب یا بد بودن آنها قضاوت کنند؛ مشخصاً در رابطه با فیلم «قاتل و وحشی» حمید نعمت الله هم همین نگاه را دارید؟
اینکه معتقدم مردم باید فیلمها را ببینند و قضاوت کنند، درست است. در رابطه با این فیلم هم من جزو آدم هایی بوده و هستم که خیلی پیگیر حل مشکل بوده ام. سه چهار فیلم هم هستند که مشکل مشابه این فیلم را دارند، مثل فیلم «کاناپه». بحث این فیلمها بحث رعایت آیین نامه ها و مقررات مصوب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و رعایت حجاب طبق قوانین است که واقعاً باید یک تصمیم حاکمیتی در رابطه با آن گرفته شود. بالاخره باید در این حوزه تصمیم گرفته شود که آیا می شود با این شرایط موی یک زن در فیلمی نمایش داده شود یا خیر.
* در رابطه با فیلم «قاتل و وحشی» لیلا حاتمی با سر تراشیده ایفای نقش کرده است که قبل تر نمونه آنرا در فیلم هایی مانند «زندان زنان» در همین سینما داشته ایم!
بله اما هنوز در رابطه با این مساله بحث هایی وجود دارد. اطلاع دارم که آقای خزاعی به جد دنبال این هستند که در این حوزه به یک سازوکار مشخص برسیم بلکه حتی شده به صورت موردی، اجازه ای برای بعضی از این فیلمها گرفته شود.
* ماجرای استفاده از پوستیژ و موی مصنوعی که گویی در تلویزیون هم حل شده و در سریال هایی مانند «گاندو» و یا «نفس» جلیل سامان نمونه های آنرا شاهد بوده ایم. مگر در سینما استاندارد دیگری مدنظر است؟
در تلویزیون هم این مساله هنوز به صورت کامل حل نشده است.
* پس مشکل فیلم «قاتل و وحشی» فقط همین مساله است و ارتباطی با میزان خشونت و مسائلی از این دست ندارد؟
ابتدا باید این مورد تعیین تکلیف شود تا وارد مضمون و ساختار فیلم شوند. تا جایی که به خاطر دارم پیش از این هم فیلمهای خشن و خاص به شرط رعایت خطوط اصلی مشکلی برای اکران نداشته اند. البته بنده این فیلم را تا این لحظه ندیده ام اما طی همین چند روز بازنگری خواهیم کرد.
* چه عجیب!
چرا عجیب؟ در این زمان در حدود ۱۲۰ فیلم دیده ام و حالا این یکی را با تأخیر می بینم.
* چون یکی از شاخص ترین فیلم هایی است که از آغاز این دوره مساله اکران آن مطرح بوده و این عجیب است که شما بعنوان مسئول این حوزه هنوز آنرا ندیده اید!
این نکته را هم مدنظر داشته باشید که بالاخره پیگیری دست اندرکاران برای تعیین وضعیت فیلم خیلی مهم می باشد و در رابطه با «قاتل و وحشی» به جز ایام اخیر تقریبا پیگیری خاصی صورت نگرفته بود. شاید یکی از دلایلی که سبب شده من هنوز فیلم را ندیده باشم، همین مساله باشد.
* شورای پروانه نمایش فیلم را ندیده است؟
تا این لحظه شورای جدید فیلم را ندیده اما هماهنگی هایی شده است و در همین روزها این اتفاق خواهد افتاد. اصل ماجرا اینست که بحث مشکل «قاتل و وحشی» هم اکنون چندان در حیطه تصمیم گیری های سینمایی شورا نیست و به رویکرد کلی سازمان در نحوه مواجهه با این گونه فیلمها که مبحث پوشش و حجاب در آنها محل بحث است، بر می گردد.
* می شود گفت خلاصه پاسخ شما اینست که در رابطه با فیلم هایی مانند «قاتل و وحشی» و یا «کاناپه» سازمان سینمایی در مقام تصمیم گیری قرار ندارد و احتیاج به تصمیم نهادهای حاکمیتی دارد؟
درباره این دو فیلم احتیاج به یک «تصمیم ویژه» هست، حال چه در سازمان سینمایی چه در خارج از سازمان. لزوماً این تصمیم فراسازمانی نیست و شاید مجموعه مدیریتی و نظارتی سازمان بتواند این تصمیم ویژه را در رابطه با فیلم هایی از این جنس بگیرد.
* البته این ماجرای تصمیم های فراسازمانی در رابطه با اکران فیلمها مصادیق دیگری هم دارد که نشان داده است گویا سازمان سینمایی در رابطه با وضعیت اکران همه فیلمها هم تصمیم گیر نهایی نیست؛ فیلم هایی مانند «مصلحت» و یا «لباس شخصی» هم در جایی خارج از سازمان سینمایی با مشکل اکران روبرو شده اند!
نه فقط در رابطه با این مصادیق که نام بردید در رابطه با فیلم هایی از این دست که مالکیت آنها در اختیار ارگان یا نهاد دیگری است همان ارگان ها بعنوان سازنده و سرمایه گذار در سرنوشت فیلمها نقش بسزایی دارند. جالب است بدانید ما همین هم اکنون فیلمی داریم که ارگان تولیدکننده آن به ما نامه زده است که نمی خواهیم فعلا فیلم را اکران کنیم!
* احیاناً منظورتان «مسیح پسر مریم» نیست؟
نخیر.
قوه قضاییه این اختیار را دارد که به یک وزارت خانه نامه بزند و یک فرایند را متوقف نماید. قوه قضاییه یک قوه مستقل است که البته قضایی هم هست و درصورتیکه دستوری را صادر کند، اساسا باید از آن تبعیت شود. البته اگر مواردی باشد که جای مذاکره داشته باشند، حتما پیگیری می نماییم، کمااینکه فیلمی مانند «علف زار» از دل همین مذاکرات مشکلش حل شد
* آن دو فیلم حوزه هنری که اسم آوردم در چه شرایطی هستند؟
در مدتی که من مسئولیت داشته ام پیگیری خاصی صورت نگرفته بود اما از حدود ده روز پیش پیگیر اکران این دو فیلم هستند و صحبت هایی هست پیرامون حل و فصل این مشکل که امیدوارم هر چه زودتر مشکل اکران آنها حل شود و کارگردان های آنها که جزو فیلمسازان خوش فکر و توانمند سینمای حرفه ای هستند بازخورد مخاطبان را نسبت به فیلمشان ببینند.
* در رسانه ها مطرح گردیده است که اکران این دو فیلم با نظر قوه قضاییه متوقف مانده است و برای همین بعنوان یکی از مصادیق فراسازمانی به آن اشاره کردیم.
واقعاً باید پرونده این دو فیلم را ببینم تا نظر قطعی بدهم، اما اگر بحث نامه نگاری از جانب قوه قضاییه باشد، این دیگر بحث فراسازمانی نیست. قوه قضاییه این اختیار را دارد که به یک وزارت خانه نامه بزند و یک فرایند را متوقف نماید. قوه قضاییه یک قوه مستقل است که البته قضایی هم هست و درصورتیکه دستوری را صادر کند، اساسا باید از آن تبعیت شود. البته اگر مواردی باشد که جای مذاکره داشته باشند، حتما پیگیری می نماییم، کمااینکه فیلمی مانند «علف زار» از دل همین مذاکرات مشکلش حل شد. و یا در رابطه با «ملاقات خصوصی» که بزودی اکران می شود، باید حجم مکاتبات و صورت جلسات ما در مذاکره با مسؤلان قوه قضاییه جهت رفع موانع اکران این فیلم را ببینید؛ خدا را شکر که مشکل این فیلمها حل شد. در رابطه با یکی دو فیلم دیگر هم درحال مذاکره با قوه هستیم. نکته اصلی اما اینست که در رابطه با تبعیت از ابلاغیه های قوه قضاییه، نسبت به دیگر دستگاه ها و ارگان ها، ما مستثنی نیستیم.
* در همین مصاحبه در رابطه با «برادران لیلا» این اظهارنظر را داشتید که فیلم بگونه ای نیست که بخواهد در شورای پروانه نمایش با مشکل مواجه شود، در رابطه با «شب، داخلی، دیوار» هم می توانید این گونه بگویید؟
واقعاً نمی دانم ترکیب فعلی شورای پروانه نمایش چه موضعی می تواند در رابطه با این فیلم داشته باشد. فیلمی است که میتوان قرائت های مختلفی از آن کرد و هر کس بسته به نوع نگاه و دریافت خود امکان دارد نظری در رابطه با فیلم داشته باشد. در هر حال نمی توانم پیشبینی کنم شورای فعلی کدام موضع را می گیرد و بنابراین است که تاکید دارم نمی توانم به ضرس قاطع در این حوزه اظهارنظر داشته باشم.
* یعنی فیلمی که به اذعان خود شما با تأیید و هماهنگی سازمان سینمایی در یک جشنواره جهانی حضور داشته است، هنوز اکرانش در داخل کشور قطعی نیست؟
من نگفتم فیلم با نظر مثبت ما به جشنواره رفته است...
* در خبرها آمده بود با هماهنگی شما در جشنواره حضور داشته است.
حرف ما این بود که فیلم را به سازمان عرضه کردند و مثل برخی فیلمهای دیگر نبود که بی اطلاع از ما، به جشنواره خارجی بروند. حتی تاکید کردیم که خیلی دیر فیلم را به ما عرضه کردند و مدیریت سازمان سینمایی درحال بررسی بود که آیا میتوان آنرا توسط شورای پروانه نمایش مورد بازنگری قرار داد یا خیر که در عمل این اتفاق هم نیفتاد. فیلم زمانی به دست ما رسید که عملاً بازنگری آن از سوی شورای پروانه نمایش هم بی فایده بود.
* فیلم «عامه پسند» سهیل بیرقی هم از آثاری است که زمان زیادی از انتظارش برای دریافت پروانه نمایش می گذرد؛ مشکل این فیلم چیست؟
مشکل این فیلم هم در همین چند روز اخیر حل شد. نهایتا دو سه مورد کوتاه برای اصلاح داشت که با کارگردان فیلم جلسه ای داشتیم و در رابطه با فیلم صحبت کردیم و به توافق رسیدیم.
* فیلم «چپ، راست» چه وضعیتی دارد؟ امیدی به اکران آن هست؟
اتفاقاً اخیرا فیلم را بازنگری کردیم تا چاره ای برای اکران آن پیدا نماییم. درحال پیگیری برای حل مشکل این فیلم هستیم.
آیا واقعاً هر فیلمی باید لزوماً روی پرده اکران شود؟ یا بعنوان مثال اکران آنلاین یا محدود چرا مورد علاقه و استقبال صاحبان فیلم هایی که امیدی روی پرده ندارند نیست؟ یا این که به لحاظ مضمون و محتوا آیا ما نسبت به سلامت روان جامعه نباید احساس مسئولیت کنیم؟
* به نظر می آید با تعداد از فیلمها مواجهیم که هم توقیف هستند و هم نیستند!
نه. واقعاً این گونه نیست. تعداد این آثار چندان زیاد هم نیست. این ها آثاری هستند که حل مشکل شان احتیاج به تعامل جدی سازمان سینمایی با عوامل آثار دارد. همان گونه که مشکل فیلم «روشن» حل شد. مشکل «ملاقات خصوصی» حل شد. فیلم هایی داشتیم که مشکل جدی برای اکران داشتند اما عوامل شان آمدند اینجا و برای رسیدن به راهکار مذاکره کردیم. نمی دانم عوامل بعضی از آثار چرا خودشان هم دیگر پیگیر سرنوشت فیلم شان نیستند. مضاف بر این که همچنان این سوال قابل طرح است که آیا واقعاً هر فیلمی باید لزوماً روی پرده اکران شود؟ یا بعنوان مثال اکران آنلاین یا محدود چرا مورد علاقه و استقبال صاحبان فیلم هایی که امیدی روی پرده ندارند نیست؟ یا این که به لحاظ مضمون و محتوا آیا ما نسبت به سلامت روان جامعه نباید احساس مسئولیت کنیم؟
* بحث ما اتفاقاً همین است که اگر تصمیم می گیرید تا یک فیلم خاص به سبب سلامت روان جامعه نباید اکران شود، آنرا به صراحت اعلام کنید و پای تصمیم خود بمانید. سم اصلی در این شرایط، نبود شفافیت و بلاتکلیفی مخاطب و فیلم ساز است.
جزو نخستین تصمیم هایی که من در دوره مسئولیت خود گرفتم اکران دو سه مورد از همین فیلمهای پرحاشیه و پربازیگر بود که اتفاقاً جواب جالبی هم از سوی مخاطبان گرفت و برخی موفق بودند اما برخی چندان نتوانستند مورد استقبال قرار بگیرند. به سمت این شفافیت حرکت کرده ایم اما رسیدن به نقطه ایده آل زمان می برد. گاهی در رابطه با فیلمها اظهارنظر نمی نماییم چون که نگرانیم به واسطه بازتاب حرف ها در رسانه ها، صدمه ای متوجه خود فیلمها شود. ناگهان حساسیتی در رابطه با یک فیلم ایجاد می شود که تا پیش از اظهارنظر رسمی، چنین حساسیت هایی وجود نداشته است. در این حوزه ترجیح می دهیم یک مراقبه رسانه ای نسبت به فیلمها داشته باشیم.
* اخیراً در رابطه با حضور فیلمهای ایرانی در جشنواره اورشلیم و یا اکران در سرزمین های اشغالی، سازمان سینمایی به صراحت اعلام موضع کرد اما می دانیم که برخلاف برخی فیلمها که بلافاصله از حضور در این رویداد انصراف دادند، فیلم «قهرمان» به کارگردانی اصغر فرهادی هم در رویداد شرکت کرد و به اکران درآمد. آیا این حضور با عنایت به اخطار سازمان سینمایی، تبعاتی برای این فیلم ساز می تواند داشته باشد؟
در قوانین جمهوری اسلامی، هرگونه تعامل شامل فرهنگی و غیرفرهنگی با اسرائیل، جرم است. از این منظر حتی پیش از ورود سازمان سینمایی به مسائل در رابطه با مباحث فرهنگی، نفس این رفتار از جانب هر فردی، یک رفتار مجرمانه است.
* این استدلال که سینماگران می گویند ما امتیاز فیلم را به یک پخش کننده خارجی واگذار کرده ایم و دخل و تصرفی در این قبیل حضورها نداریم، چقدر پذیرفتنی است؟
طبق قاعده، حتی عدم اطلاع از یک قانون رافع مسئولیت فرد در مقابل مرجع ذیربط نیست. بر همین مبنا این استدلال هم قابل قبول نیست. بخصوص از آغاز سال جاری که سازمان سینمایی به صراحت اعلام نمود که باید در این حوزه مراقبت جدی صورت بگیرد. از تهیه کنندگان و فیلمسازان هم خواسته ایم هر قراردادی با پخش کننده بین المللی می بندند، حتما این مساله را در آن قید کنند. فیلمی که این قاعده را رعایت نکند، حتما تبعاتی برای عواملش به همراه خواهد داشت. مشخصاً در رابطه با فیلمی که نام بردید هم تا جایی که اطلاع دارم مساله اصلی همین واگذاری حقوق فیلم به پخش کننده بوده است و گویا برای انصراف از جشنواره، این پخش کننده مبلغ بالایی را درخواست کرده بود. مسؤلان سازمان در این حوزه مذاکراتی با عوامل این فیلم داشته اند. اگر واقعاً فیلم تا لحظه آخر در جشنواره حضور داشته باشد، حتما مطابق قانون با عوامل فیلم برخورد خواهد شد.
* یکی از نکاتی که در رابطه با مدیران فعلی سازمان سینمای وجود دارد، ارتباط کم رنگ آنها با رسانه هاست و زمانی هم که وارد گفتگو می شوند، مواضع تند و تیزی اتخاذ می کنند. فکر نمی کنید جنس موضع گیری مسؤلان سازمان سینمایی در مواردی سبب ملتهب تر شدن فضای حاکم بر سینما شده است؟
نمی خواهم از موضع و ادبیات مدیران سینمایی دفاع کنم اما حقیقت اینست که گاهی شرایطی که یک مدیر در آن قرار می گیرد، بسیار اهمیت دارد. همین هم اکنون نمی دانم از این مصاحبه، شما کدام بخش را می خواهید بعنوان تیتر ضریب بدهید. گاهی اوقات بسیاری از اتفاقات صورت دوسویه دارد. گاهی این رسانه ها هستند که این شرایط را برای یک مدیر ایجاد می کنند تا یک موضع تند و تیز بگیرد. بخصوص که فضا بگونه ای شده است که عموماً تیتر مطالب دیده و خوانده می شود و کمتر مخاطبی سراغ مشروح یک خبر می رود.
خیلی از شما از ادبیات دوستانه میان ما با اکثریت این فیلمسازان بی اطلاعید. چون آن بخش از مذاکرات دلسوزانه ما را ندیده اید، زمانی که نسبت به مشکلی اخطار می دهیم، احساس می کنید ادبیات ما تند و تیز است
برای من پیش آمده که با رسانه ای صحبت کردم اما تیتری برای گفتگو برگزیده اند که اگر متن را بخوانید متوجه تفاوت آشکار آن می شوید. بدیهی ترین تبعات این رویکرد اینست که یک مدیر، کمتر تن به مصاحبه می دهد. عموماً رسانه های ما نگاه لحظه ای و زودبازده به اخبار و موضع گیری ها دارند و به این بخش دقت ندارند که انتشار و انعکاس چنین تیتر و موضعی، چه تبعاتی می تواند به همراه داشته باشد. در رابطه با ادبیات تند و تیز هم شاید بخشی از ماجرا به همان صراحت مدیران فعلی برمی گردد که شما در همین گفتگو هم به مثبت بودن آن اشاره کردید. بالاخره مدیر باید صریح اللهجه باشد.
* صراحت لهجه متفاوت از ادبیات تهدیدی است! این ادبیات فضایی را بوجود می آورد که اساسا در جهت تعاملی که شما به دنبال تحقق آن هستید، نخواهد بود.
این نکته کاملاً درست است. تهدید عملاً دستاوردی برای مدیر ندارد جز این که باعث ایجاد شکاف و فاصله بین هنرمند و مدیر شود. اما نباید فراموش کرد گاهی خود سینماگران هستند که مدیر را به سمت و سویی می کشانند که باعث ایجاد حاشیه و ناراحتی و در نهایت تبعات برای سینمای کشور می شود. به نظر بنده میزان تعامل ما با فیلمسازان به صورت کم سابقه ای افزایش پیدا کرده است اما احساس می کنم گاهی همین تعامل نزدیک چندان مراقبت نمی گردد و در همین اتفاقات اخیر هم شاهد بودیم برخی اظهارنظرها واقعاً برای سینمای ایران هزینه ایجاد کرد و اعتماد سیستم به بخشی از سینما را با چالش مواجه کرد. ازاین رو وقتی با این درجه از تعامل با فیلمسازی همراهی می نماییم اما جوابی که باید را نمی گیریم، بعنوان یک مدیر چطور باید در رسانه موضع گیری کنیم؟
در عین حال بسیاری از شما از ادبیات دوستانه میان ما با اکثریت این فیلمسازان بی اطلاعید. چون آن بخش از مذاکرات دلسوزانه ما را ندیده اید، زمانی که نسبت به مشکلی اخطار می دهیم، احساس می کنید ادبیات ما تند و تیز است. مدتی قبل به یکی از دوستان فیلمساز گفتم فیلم تو اکران بشود یا نشود، در جایگاه مدیریتی ما تأثیری نخواهد داشت اما این شما هستید که از سوءتفاهم ها و تند شدن فضا، صدمه خواهید دید. ما اگر هشداری می دهیم، از سر دلسوزی برای خود شماست. وقتی از تعامل دوسویه می گویم، منظورم همین نکات است. من همواره به همکارانم تاکید کرده ام احترام سینماگران در عالی ترین شکل خود حفظ شود چون که صاحبان واقعی موقعیت و فضایی مثل سازمان سینمایی در واقع سینماگران هستند اما سوال اصلی اینست که آیا چنین نگاه و احترامی از سوی مقابل هم نسبت به مدیریت سینما وجود دارد؟
منبع: aftablog.ir
itemprop="bestRating">5
498
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب