سینمای شیشه ای-۸؛
وقتی امین حیایی سامورایی شكست خورده می شود
وبلاگ آفتاب: فیلم سینمایی درخونگاه به كارگردانی سیاوش اسعدی همچون آثاری است كه در سال 98 به نمایش درآمد و این روزها نسخه خانگی آن در دسترس مخاطبان قرار دارد.
به گزارش وبلاگ آفتاب به نقل از مهر، «سینمای شیشه ای» عنوان بسته ای روزانه است كه در نظر داریم در چارچوب آن ضمن مرور مهمترین فیلم های تولید و اكران شده در سال ۹۸، در هر شماره به معرفی هر یك از آنها برای تماشا در خانه ها در روزهای نوروز ۹۹ بپردازیم.
«درخونگاه» سومین فیلمی است كه سیاوش اسعدی كارگردانی كرده است؛ فیلمساز جوانی كه اساساً هم زود به زود فیلم نمی سازد. این یكی را هم با فاصله ۷ سال از «جیب بر خیابان جنوبی» ساخته و در همان تیتراژ ابتدایی به مسعود كیمیایی تقدیمش كرده، همین یك جمله كافی است تا حواسمان به فیلم های كیمیایی پرت شود و در طول فیلم مدام به دنبال وجه تشابه «درخونگاه» با فیلم های وی بگردیم.
اما پیدا كردن این وجوه تشابه خیلی هم سخت نیست. ۲ مساله ای كه به كرات در فیلم دیده می شود «قهرمان سازی» و با اهمیت تر از آن فرهنگ لوطی گری است. دیالوگ های فیلم هم وام گرفته از سینمای كیمیایی است یعنی روی كلمه به كلمه آن فكر شده تا شما را به یاد جهان كیمیایی بیندازد اما «درخونگاه» تنها فیلمِ سیاوش اسعدی نیست كه متاثر از سینمای كیمیایی بوده، او از همان «حوالی اتوبان» و بعدتر «جیب بر خیابان جنوبی» ارادت و علاقه اش را به سینمای كیمیایی نشان داده بود.
«درخونگاه» روایتگر قصه رضا با بازی تحسین شده امین حیایی است كه سال ها در ژاپن كار می كرده و پول ها را بمنظور نگهداری برای خانواده می فرستاده است، او ناگهان تصمیم می گیرد به ایران بازگردد اما در بازگشت متوجه اتفاقاتی می شود.
كافی است پس از تماشای فیلم چشمانتان را ببندید و فیلم را با خود مرور كنید، آنگاه است كه با دنیایی از تاریكی و ناامیدی مواجه می شوید، این حسی است كه پس از تماشای «درخونگاه» دریافت می كنید. اما به صرف همین حس نمی توانید دیگران را به تماشایش دعوت نكنید اتفاقا از همان هایی است كه تلخی اش گلویتان را می گیرد خصوصاً آن اختتام بندی اولیه و مرگ رضا كه دیگر زهرمارش می كرد و صاحبان فیلم در تصمیمی درست، برای اكران عمومی تغییرش دادند.
در فیلم اسعدی یك آدم درست پیدا نمی گردد، همه شان از بیخ و بن خیانت كارند، هرچند روایتش به كمی بعدتر از جنگ تحمیلی مربوط می شود اما بار همه خوبی ها را همان یك نفری به دوش می كشد كه اصلا سال ها در ایران نبوده است!
نكته هایی كه شاید جالب باشد بدانید
قهرمان این فیلم برخلاف قهرمان فیلم های كیمیایی دادخواه نیست، جنگنده نیست، كارگشا نیست بلكه منفعل است، حوادث بر او فائق می آیند و در نهایت تسلیم می شود. این اتفاقا نقطه تمایز فیلم اسعدی با فیلم های كیمیایی است.
همانطور كه قبل تر هم اشاره كردیم فیلم اسعدی یك فیلم تلخ است كه برخی آنرا متوجه طبقه پایین شهر جامعه می دانستند و معتقد بودند فیلم نگاهی غیرانسانی به این اقشار دارد؛ نكته ای كه چندان هم درست به نظر نمی رسد چونكه فیلم درباره خانواده ای است كه گرفتاری های اقتصادی آنها را به این سطح از اضمحلال می رساند. اسعدی اتفاقا نشان داده كه فقر و دردمندی این قشر را به خوبی می شناسد و می تواند آنرا روی پرده تصویر كند. خصوصاً اینكه او زبان سینما را بلد است، می داند چگونه شخصیت پردازی كند، می داند چگونه روابط را شكل بدهد، می داند از فیلمبردارش چه بخواهد. كارگردانی و قاب بندی را هم خوب بلد است اما آنچه كه در كارش می لنگد همین فیلمنامه است. فیلمنامه ای كه داستانی لاغر دارد و طول می كشد تا به اصل داستان برسیم.
در «درخونگاه» تاكید بر عدد ۸ و تقارنش با ۸ سال جنگ ایران ذهن ها را به این سمت سوق می دهد كه اسعدی با نشانه گذاری اهتمام دارد بار این مشكلات را بر دوش جنگ و تبعات اقتصادی آن بگذارد. همین نقطه سرآغازی برای جبهه گیری ها ضد فیلم بود، موضوعی كه البته اسعدی خودش قبول ندارد و عنوان می كند این عدد ۸ را می شود به همه چیز ربط داد.
كارنامه فیلم در زمان اكران عمومی
«درخونگاه» در اكران عمومی چیزی نزدیك به یك میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومان فروخت. فروشی كه متناسب با وضعیت كلی این فیلم نبود چونكه می توان «درخونگاه» را در دسته فیلم های خوب جشنواره سی و هفتم قرار داد. فیلمی كه می شود آنرا به لحاظ بازی بازیگرانش جزو آثار شاخص دانست. بطوریكه نقش آفرینی ژاله صامتی در كنار بازی خوب امین حیایی تحسین همه را برانگیخته بود و برخی معتقد بودند ژاله صامتی شایسته دریافت سیمرغ است.
فیلم اما از فیلمنامه ضربه می خورد یعنی آنقدر كند پیش می رود و در ارائه اطلاعات خساست به خرج می دهد كه در سكانس هایی ضرباهنگ را از دست می دهد. داستان های فرعی هم ندارد كه بخواهد مخاطب را سر حوصله نگه دارد، كه مخاطب امان بدهد فیلم رفته رفته سر باز كند. با این وجود بعضی از سكانس هایش را می شود تا همیشه در ذهن ثبت كرد، سكانس ملاقات دو دوست پس از سال ها در زندان، سكانس رویایی روی رفیق رضا (با بازی امین حیایی) در زندان با زنی بدكاره از همان سكانس هاست.
آیا شما هم این فیلم را دوست خواهید داشت؟
اگر می خواهید «درخونگاه» را ببینید جمله ابتدایی آنرا فراموش كنید، بگذارید فیلم شما را با جهان خودش و البته كارگردانش همراه كند. فیلم را از دریچه آدم های شكست خورده در همه ابعاد ببینید، آدم هایی كه بند به بندشان در فلاكت فرو رفته، خانواده ای را ببینید كه اخلاقیات را در قبال فرزندشان از دست داده اند و سرگذشت رضایی را دنبال كنید كه دیگر یك سامورایی شكست خورده است.
«درخونگاه» گوشه ای از این واقعیت را پیش رویتان نمایان می كند؛ آدم های زخم خورده ای كه التیام پیدا نمی كنند و این زخم ها پله به پله آنها را تا مرز نابودی می كشاند.
منبع: وبلاگ آفتاب
itemprop="bestRating">5
3503
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب